وقتی خونی بر زمین میریزد، میپرسند: «بأی ذنب؟» و هر چه قدر پاسخ این سوال ظرفیت ایدئولوژیک داشته باشد، گستره بیشتری از بازماندگان را به خود درگیر میسازد. غرض آنکه جبهه سوریه پای بخشی از جامعه افغانستان را بیش از پیش به انقلاب گشوده است. اگر دیروز، افاغنه دلاور در قالب «تیپ ابوذر» مقابل حزب بعث، کنار بچههای ما جنگیدند و مظلومانه به شهادت رسیدند، امروز لشکر فاطمیون در نوک پیکانِ پیکار علیه تکفیریها جانانه میجنگد تا سهم خود را در مقاومت اسلامی پررنگتر سازد. خون این شهدا پایگاه اجتماعی گفتمان مقاومت را در جامعه افغانستان تقویت خواهد کرد و باید منتظر ماند و دید که چگونه بازماندگان مؤمنِ جهانوطنِ انقلابی شهدای افغانی، نسل جدیدی را به خونخواهی مستضعفین تربیت کرده و بر سر مستکبران آوار خواهد نمود. اما از عجائب و اعجاز عصر خمینی همین بس، در دورانی که دولت اعتدال تمام تلاشش را برای «انقلابزدایی» از هویت ایرانی-اسلامی به کار بسته، گفتمان انقلاب اسلامی در سوریه به افغانستان، لبنان، عراق، و حتی روسیه... صادر میشود و چه خوش گفت آن بزرگمرد که «راه حفظ انقلاب، صدور انقلاب است»
یا علی مدد...