اولین تذکر درباره سینما این نیست که «فیلم بد تماشا نکنید»! اولین تذکر آن است که «شاید بهتر باشد به جای سینما، به دیدار آشنایی برویم و یاگعدهای بگیریم و یا...». اساسا نیمی از مردم ما دسترسی به سالنهای سینما ندارند و آنها که دارند، حوصلهاش را ندارند. حوصلهاش را هم داشته باشند، نمیفهمندش. بفهمند هم، جدیاش نمیگیرند. این را آمار فروش فیلمها میگوید. کاری هم به آمار و ارقام نداشته باشیم، کافیست ویدئو پروژکتور و پرده سفید را زیر بغل بزنیم و برویم در شهرها و روستاهای سینما نرفته. آن وقت حسرت خواهیم خورد از بودجههای بربادرفته سینما و جشنواره هایش و حتی عمار! و نیز برنامه هفت با تمام حواشیاش! و ایمان میآوریم که سینما رسانه مردم ما نیست. شاید بهتر باشد به دنبال رسانه مردم باشیم!
یا علی مدد...
دهخدا در لغتنامهاش «اکسیر» را چنین معنا کرده که: « جوهر گدازنده و آمیزنده و کامل کننده که ماهیت جسم را تغییر دهد یعنی جیوه را نقره و مس را طلا کند و چنین جوهری وجود خارجی ندارد و فرض محض است .»(واژهیاب) و متأسفانه متضادی برای این واژه نیاورده است که اگر بخواهیم برایش متضادی بتراشیم، شاید واژه «اُکسید» به معنای «زنگار» بد نباشد. اتفاقی که در برنامه تلویزیونی «اکسیر»با اجرای فرزاد حسنی افتاد و واکنش بسیاری را در فضای مجازی به دنبال داشت، بیانگر آن است که تلویزیون ما در فضای اجتماعی بیشتر به صورت اکسیدان عمل میکند تا اکسیری برای تحولهای عمیق فرهنگی. این مسأله بیش از آنکه متوجه شخص مجری (فرزاد حسنی) باشد، ناشی از ضعف تئوری و مدیریتی حوزه رسانه است.