سیدیاسر

اینجا همه مخاطب خاص هستند.
حتی شما دوست عزیز!
*سیدیاسر تقوی

۸ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۵ ثبت شده است

وقتی خونی بر زمین می‌ریزد، می‌پرسند: «بأی ذنب؟» و هر چه قدر پاسخ این سوال ظرفیت ایدئولوژیک داشته باشد، گستره بیشتری از بازماندگان را به خود درگیر می‌سازد. غرض آنکه جبهه سوریه پای بخشی از جامعه افغانستان را بیش از پیش به انقلاب گشوده است. اگر دیروز، افاغنه دلاور در قالب «تیپ ابوذر» مقابل حزب بعث، کنار بچه‌های ما جنگیدند و مظلومانه به شهادت رسیدند، امروز لشکر فاطمیون در نوک پیکانِ پیکار علیه تکفیری‌ها جانانه می‌جنگد تا سهم خود را در مقاومت اسلامی پررنگ‌تر سازد. خون این شهدا پایگاه اجتماعی گفتمان مقاومت را در جامعه افغانستان تقویت خواهد کرد و باید منتظر ماند و دید که چگونه بازماندگان مؤمنِ جهان‌وطنِ انقلابی شهدای افغانی، نسل جدیدی را به خونخواهی مستضعفین تربیت کرده و بر سر مستکبران آوار خواهد نمود. اما از عجائب و اعجاز عصر خمینی همین بس، در دورانی که دولت اعتدال تمام تلاشش را برای «انقلاب‌زدایی» از هویت ایرانی-اسلامی به کار بسته، گفتمان انقلاب اسلامی در سوریه به افغانستان، لبنان، عراق، و حتی روسیه... صادر می‌شود و چه خوش گفت آن بزرگ‌مرد که «راه حفظ انقلاب، صدور انقلاب است»



یا علی مدد...

سید یاسر

چندی پیش در همایش «روحانی و سینما» کتابی به برخی مدعوین اهدا شد که پیشنهادش در ایام ولادت با سعادت حضرت مولا، سید الشهدا (علیه‌السلام) و نیز نمایشگاه کتاب موجب لطف و برکت خواهد بود. ان‌شاءالله. کتاب «روایت گل سرخ» برگزیده‌ای از حکایات امام حسین (علیه‌السلام) در متون کهن فارسی است که توفیق جمع‌آوری‌اش نصیب مهدی الماسی شده و افتخار انتشار آن نیز به نشر سوره مهر تعلق پیدا کرده است. نویسنده بیش از 130 عنوان کتاب از متون کهن فارسی از قرن چهارم تا دوران قاجار (اعم از کتب تاریخی، ادبی، عرفانی و تفسیری و...) که شامل حدود 240 مجلد شده را مورد بررسی قرار داده و از میان هزاران حکایت استخراج شده، بر اساس شاخصه‌های ادبی، اخلاقی، اجتماعی و تاریخی و... دست به گزینش زده که حاصل آن جمع‌آوری 266 حکایت تحت 51 عنوان کتاب شده است. البته نویسنده اشاره دارد که صحت اسنادی مطالب به جهاتی لحاظ نشده که دقت بیشتر مطالعه‌کننده را می‌طلبد. در هر صورت این کتاب فضای سالم و ارزشمندی از متون کهن فارسی در اختیار مخاطب می‌گذارد که علاوه بر بهر‌ه‌وری از ساختار غنی ادبیات فارسی، اعتلای علمی و اعتقادی وی را نیز در پی‌خواهد داشت. قیمت پشت جلد کتاب 16000 تومان است که با تخفیف نمایشگاه می‌توانید با قیمت‌ مناسب‌تری تهیه کنید. 


یا علی مدد...

سید یاسر

دهخدا در لغتنامه‌اش «اکسیر» را چنین معنا کرده که: « جوهر گدازنده و آمیزنده و کامل کننده که ماهیت جسم را تغییر دهد یعنی جیوه را نقره و مس را طلا کند و چنین جوهری وجود خارجی ندارد و فرض محض است .»(واژه‌یاب) و متأسفانه متضادی برای این واژه نیاورده است که اگر بخواهیم برایش متضادی بتراشیم، شاید واژه «اُکسید» به معنای «زنگار» بد نباشد. اتفاقی که در برنامه تلویزیونی «اکسیر»با اجرای فرزاد حسنی افتاد و واکنش‌ بسیاری را در فضای مجازی به دنبال داشت، بیانگر آن است که تلویزیون ما در فضای اجتماعی بیشتر به صورت اکسیدان عمل می‌کند تا اکسیری برای تحول‌های عمیق فرهنگی. این مسأله بیش از آنکه متوجه شخص مجری (فرزاد حسنی) باشد، ناشی از ضعف تئوری و مدیریتی حوزه رسانه است.

اما چرا تلویزیون دچار چنین آسیب‌هایی می‌شود؟ بقاء و حیات تلویزیون وابسته به جذابیت‌های متنوع فرمی است که این نیاز در رسانه‌های دنیا، مبتنی بر سوپراستاریسم (ستاره‌گرایی)، هنجاری‌شکنی‌های حداکثری و سرگرمی‌های زرد تأمین می‌شود. تا آنجا که کارشناسان حوزه ارتباطات و رسانه در غرب معتقدند که این مولفه‌ها از فرم تلویزیون قابل تفکیک نیست و حتی محتوای دینی نیز نمی‌تواند آن را سمت و سو دهد و در نتیجه، جامعه‌ی تربیت‌یافته به واسطه تلویزیون بیش از آنکه اهل تفکر و تعمق باشد، جامعه‌ای حماقت‌زده خواهد بود. اما از آنجا که «فرهنگ مخاطب» تأثیری زیادی در بازتعریف «جذابیت» دارد، چنین تحلیلی در جامعه مذهبی ایران تأمل‌پذیر است. به خصوص آنکه تجربه‌های منحصر به فرد ایرانیان در بهره‌وری سالم از تلویزیون این نظریه را تقویت می‌نماید که بومی‌سازی این رسانه، می‌تواند نقش اکسیری آن را در اعتلای فرهنگی روشن نماید.

نکته دیگر آنکه تقلید از شومن‌های شبکه‌های زرد ماهواره‌ای ، حکایت از نوعی خودباختگی‌ رسانه‌ای در بدنه مدیران، تهیه‌کنندگان و مجریان رسانه‌ ملی دارد. گویی هنوز مخاطب فرهیخته و معتقد ایرانی به رسمیت شناخته نشده که باید شاهد چنین الگو‌های نامطلوب غیربومی در فرم و محتوا باشد. اینکه ما به چی؟ و چگونه؟ و تا چه اندازه؟ و برای چه؟ بخندیم و سرگرم شویم، سوالی است که باید با رویکرد ملی و دینی به آن پاسخ گفت در حالی که امروزه این دغدغه با تقلید از مدل‌های وارداتی و هنجارشکنانه پاسخ داده می شود. البته اینکه جامعه ایرانی به چنین برخوردهایی واکنش نشان می‌دهد، جای بسی امیدواری است، اما تداوم این رویکرد منجر به استحاله فرهنگی مخاطبان میشود که در آن صورت تلویزیون به همان «اکسید»ی بدل خواهد شد که منتقدان غرب آن را زنگار و تحمیق‌کننده جامعه می‌دانند.


یا علی مدد...

سید یاسر

«مقصود» تویی کعبه و بتخانه!
امضاء: «بهانه»


یا علی مدد...

سید یاسر

به یک مرید ساده نیازمندیم
ترجیحاً ساکت!


یا علی مدد...

سید یاسر

«قم»
شهر قیامی که «امروز»
به کرسی‌هایش افتخار می‌کند!



یا علی مدد...

سید یاسر

مسجد را غصب کرده‌اند؛
اما همچنان امر دایر است
بین اقامه نماز
و ازاله نجاست


یا علی مدد...

سید یاسر

اسلاف و نیاکان ما، اگر معتاد رسانه‌ای می‌شدند، فناوری‌های جدید را- بر فرضِ تأیید- مورد استفاده قرار نمی‌دادند. شاید شما هم از این پدربزرگ‌ها داشته‌اید و یا دارید که رادیوی قدیمی خود را بر تلویزیون و اینترنت و گوشی تلفن همراه ترجیح می‌دهند! غرض آنکه داستان وبلاگ‌نویسی مجدد ما گویای همین کهنه‌گرایی است که دامان ما را نیز گرفته. اگر خود را جوان بپنداریم، «وبلاگ» رسانه ایام نوجوانی ماست. چیزی که با افولش، غبار فراموشی بخشی از خاطرات و تجارب ما را فراگرفت. در ابتدا تصور داشتم که با ظهور گوشی‌های هوشمند تلفن همراه و اینترنت پرسرعت، «وبلاگ‌نویسی» امری عبث و ابلهانه‌ به نظر خواهد آمد (کما اینکه خیلی‌ها بر این نظر مُصرِّند.) اما به مرور دریافتم که قلم‌فرسایی در «وبلاگ»  شرافتمندانه‌تر از تولید و مصرف انبوه اطلاعات در لایک‌آبادهای اجتماعی است.  لذا مدتی مدیدی دنبال فراغتی بودم تا به این محیط بازگردم و از حیات ذهنی خویش تصویری با این واژه های محدود ثبت نمایم. طبیعتا در این «کهنه‌رسانه» نمی‌توان انتظار انبوه مخاطب را کشید و شاید این برای ما جوان‌های پا به سن‌گذاشته مطلوب‌تر باشد



یا علی مدد...

سید یاسر